كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

پرنده بهشت

3 2 1

    شمارش معکوس به پایان رسید و روز تولد دختر قشنگم رسید .       نازمن دوساله شد دیگه واسه خودش خانومی شده .  الهی قربونت برم از صبح چهارشنبه که قرار بود شب مهمون واسه تولدت بیاد خوشحال و خندون بودی و دائم تو خونه میخوندی تولدت مبارک . وقتی مامانی فریبا هم بهت زنگ زد تا باهات صحبت کنه بهش گفتی مامانی بیاین خونه کوثرجون و منم کلی بوست کردم و مامانی هم از پشت تلفن کلی قربون صدقه ات رفت باباعلی میگه : عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی عرض تبریک به بهترین دختر دنیا دخترم زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توس...
16 تير 1391

شمارش معکوس 4

  فقط روز مونده تا دومین سالروز تولد یکی یه دونه مامان و بابا کارتهای تولدت تقریباً آماده است . کلی برنامه واسه جشن تولدت ردیف کردیم . احتمالاً جشن تولدت با چند روز تأخیر برگزار میشه چون یک سری از مهمونها مسافرتند و ازما خواستند تا جشن تولدتو عقب بندازیم . البته قراره مامانیشون و خاله شون و دایی ها شب تولدت بیان و امسال برات دو تا جشن تولد داریم . امسال روز تولدت مصادف با نیمه شعبان و تولد امام زمان (عج) است . انشاءالله زیر سایه آقا همیشه سالم و تندرست باشی و خود آقا کمکمون کنه تا در تربیت و نگهداریت موفق باشیم و صالح و سالم باشی قراره امروز عصر با باباعلی بریم و کیک تولدتو برات سفارش بدیم ...
11 تير 1391

یه توپ دارم قلقلیه

شعر یه تو دارم قلقلیه را تقریباً حفظی و به تنهایی میخونی   فقط این جاهاشو من میگم و بقیشو خودت میخونی: یه توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و ابی میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره من توپو نداشتم مشامو نبشتم باباعلی م عیدی داد یه توپ قلقلی بعدش هم با ذوق تمام دست میزنی و میگی آفرین آفرین مرحبا دختر گلم خیلی شعر خوندنو دوست داری و دائم ازم میخواهی که تو خونه بهت بگم برام شعر بخونی یا خودم برات بخونم .   قربون دختر گلم برم با این هوش بالا و زبون شیرینش . البته بعد هربار شعرخوندنت چه من باشم چه باباعلی کلی میخوریمت و بوست میکنیم و تو هم از خنده غش میکنی . شعرهای دیگه ا...
11 تير 1391

پدر

باباعلی خوبم من به تو دل دادم و به چشمان تو خندیدم . به تو پیوستم و تا ابد و تا همیشه دوستت دارم . روز پدر را با یك دنیا عشق به تو تبریك می گویم . امیدوارم شمع وجودت روشن و زندگی ات همیشه سبز باشد.     بابای عزیزم یك شاخه گل ، یك دنیا مهربانی ، به تو كه هم گلی و هم مهربانی   بابای گلم خیلی دوست دارم و از خدا میخواهم تا همیشه سایه سبز و قشنگت بالای سرم باشه و همیشه تو زندگی یار و یاورم باشی . یه دنیا عاشقتم   این چند خط هم از طرف مامانه تقدیم به بهترین همسر دنیا       همسر عزیزم،هزاران شاخه گل را با تمامی وجود تقدیمت میکنم...
16 خرداد 1391

شب آرزوها

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند   باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟ چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد     نمی دانم خوشبختی برای تو در چه معنا می شود فقط می دانم خوشبختی وسیعتر از آنست که در ذهنت بگنجد و زیباترین لحظه ایست که می توانی در زندگی درک کنی و من برای تو خوشبختی ات را آرزومندم . . .     خداوندا درهای رحمت تو همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایت گشاده بندگان تو هر زمان که صدایت کنند، پاسخ می‌دهی و ا...
4 خرداد 1391

فرهنگ لغات

ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله عسلم تقریباً همه کلماتو دست و پا شکسته میگی و خلاصه حرفهاتو به ما میفهمونی و خیلی از کلماتو هم کامل میگی و حتی به صورت یک جمله با من صحبت میکنی   اسم خیلی از نردیکانمون را هم یاد گرفتی اله مدان= خاله مژگان عموصور= عمومنصور دایی مشتدی=دایی مجتبی دایی مصطدی=دایی مصطفی زنانی سمنه = زندایی سمیه مامانی زهرا- باباجی - باباجون - مامان جون - سارینا - سنا - حسین - حسنا- حیاط - مسجد - شام سیتایش=ستایش دی دی جان = بی بی جان ( مادربزرگ مامان ) نستدن=نسترن آسانسو= آسانسور عمو شلام= عمو شهرام عمو ممضا= عمو محمدرضا خالی...
2 خرداد 1391

باباعلی و مامان منیشه

  ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله   الهی قربونت برم که با شیرین زبونیهات دل همه رو بردی چند روز که اسم منو صدا میکنی و میگی  مامان منیشه قربون دختر گلم برم که با هربار صداکردن اسمم انگار داره دنیا را به من میده   البته دیگه بابا را هم با اسمش یعنی باباعلی صدا میکنی و بابا هم کلی قربون و صدقه ات میره و تو دائم تکرار میکنی باباعلی تا بابا بیشتر تو را بخوره خلاصه با هربار صداکردن بابا و مامان,  کلی بوست میکنیم تا خودت خسته میشی ...
2 خرداد 1391

کوثر

انا اعطیناک الکوثر     فرشته مهربان من اگر بخواهم یک روز عشقم را برایت در قالب یک جمله بیاورم..تمام جملات عاشقانه جلوی دیدگان مهربانت زانو خواهند زد. به من بگو...ارزش مهربانی هایت قدر چند هزار اقیانوس ست؟ چندین هزار باران بوسه بایستی بر دستانت ببارانم؟ این تو بودی که به من آموختی تنها راز دار دل عاشق من کیست...تو بودی که خورشید را در چهارچوب نگاهم حبس کردی تا مبادا مسیر زندگی را برای لحظه ای محو ببینم. مهربان مادرم...در و دیوار های وجود مریم...همه و همه از آن توست و بر روی تک تک آن ها نامت حک شده به گونه ای که تمام هستی ام مدیون عشق جاودانه توست. فرشته من..می دانم گاهی اوقات مریمی نیس...
23 ارديبهشت 1391

مادر

    کودکی که آماده تولد بود نزد   خدا   رفت و از او پرسید:می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید،اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای   زندگی   به آنجا بروم؟خداوند پاسخ داد:در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می‌خواهد برود یا نه: اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این‌ها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خوان دو هر روز به تو لبخند خواهد زد تو   عشق   او را احساس خواهی کرد و شاد خوا...
23 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنده بهشت می باشد