فرهنگ لغات
ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله
عسلم تقریباً همه کلماتو دست و پا شکسته میگی و خلاصه حرفهاتو به ما میفهمونی و خیلی از کلماتو هم کامل میگی و حتی به صورت یک جمله با من صحبت میکنی
اله مدان= خاله مژگان
عموصور= عمومنصور
دایی مشتدی=دایی مجتبی
دایی مصطدی=دایی مصطفی
زنانی سمنه = زندایی سمیه
مامانی زهرا- باباجی - باباجون - مامان جون - سارینا - سنا - حسین - حسنا- حیاط - مسجد - شام
سیتایش=ستایش
دی دی جان = بی بی جان ( مادربزرگ مامان )
نستدن=نسترن
آسانسو= آسانسور
عمو شلام= عمو شهرام
عمو ممضا= عمو محمدرضا
خالیران=خاله ایران بابا
آبا = آوا ( دختردایی مامان که تو خیلی دوسش داری )
سُمانه= صبحانه
نانار= ناهار
مامان پاشو اتاق کوثرجون تخت بازی = مامان پاشو بریم اتاق کوثرجون تو تخت بازی کنیم و خلاصه خیلی جملات وکلمات قشنگی به کار میبریوقتی ازت میپرسم بابا کجا =میگی شیکت(شرکت)
باباجی کجا =مسجد سما کجا =مدرسه
دایی و عمو کجایند= ممازه (مغازه)
البته تو خیلی خودت تحویل میگیری و میگی کوثرجون . از بس که بابا علی تو را کوثرجون صدا کرده