كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

پرنده بهشت

روز دختر

کوثرجونم در روز دختر سال 93 دیگه تنها نبود . خدا به کوثرجونم یه داداش گل هدیه داده . داداش یاسین هم تو روز دختر برای آبجی گلش هدیه گرفت . هدیه او بن بن بن 2 بود . شما هم از این هدیه خیلی خوشت اومد و با دقت تمام به آموزشهای من گوش کردی و خیلی زود کارتها و کتاب را یاد گرفتی و برای خوندنش ذوق و علاقه زیادی داشتی . دختر و پسر گلم انشاالله همیشه در کنار هم صحیح و سالم زندگی کنید و روز به روز شاهد رشد و موفقیت هردوی شما باشیم . ...
1 ارديبهشت 1394

هدیه تولد داداشی

دختر گلم من و باباعلی از طرف داداش یاسین یه هدیه برات گرفتیم که خداراشکر تو خیلی خوشت اومد و هرکسی که میومد فوراً هدیه ات را نشونش میدادی و میگفتی اینو داداشی برام خریده الهی قربونت برم شیرین زبونم همه هم بهت میگفتن خوش به حالت چه داداش خوبی داری که واست هدیه خریده . عسلم  خیلی خانومی   ...
28 دی 1393

تولد داداش جون

عزیزم ماه رمضان امسال برای من و بابا و شما حال و هوای دیگری داشت چو ن منتظر ورود یه نی نی ناز به خونمون بودیم . شما از این اتفاق خیلی خوشحال بودی و دائم روز شماری میکردی تا نی نی مون به دنیا بیاد . عسل مامان شما تو آماده کردن وسایل نی نی هم به ما خیلی کمک کردی و با ذوق تمام وسایل را برای ورودش حاضر کردی و گفتی اتاق من دیگه میشه واسه من و نی نی و حتی گهوارشو هم گفتی بگذاریم تو اتاقت . خلاصه بیصبرانه منتظر ورود دومین پرنده کوچولوی بهشت سه نفرمون بودیم . بالاخره انتظار به پایان رسید و روز شنبه 18 مرداد مامان برای به دنیا اوردن نی نی به بیمارستان رفت البته با همراهی شما و بابا و مامانی زهرا . با ورود داداشی شما...
13 دی 1393

تولد 4 سالگی کوثرجون

  تولد 4 سالگی عسل بابا و مامان فرارسید . من و باباعلی بی صبرانه منتظر رسیدن 15 تیرماه بودیم تا امسال هم مثل سالهای گذشته این روز را به یاد 15 تیر سال 1389 روز سه شنبه ساعت 1 و نیم جشن بگیریم . لحظه طلایی زندگی من و باباعلی با ورود فرشته کوچولو و قشنگمون به زندگیمون شکل گرفت . دختر قشنگم عاشقتیم و امیدواریم سالهای سال خوش و خرم برات جشن تولد بگیریم و تولد 120 سالگیت انشاالله دعا میکنم خدا همیشه مراقب فرشته کوچولوهای زمینیش باشه . فرشته هایی که با ورودشون به زندگی بابا و مامانها رنگ قشنگی میبخشند . دختر نازم خیلی دوست داریم و بدون که دنیای من و باباعلی هستی . تو این چهار سال از لحظه لحظه زندگ...
17 تير 1393

شهمیرزاد

چند روز پیش فامیلهای باباجون حسن که تهران هستند برای تعطیلات به سمنان اومدند . همه از حضورشون خیلی خوشحال شدیم و خیلی به ما خوش گذشت . برای روز دوم تصمیم گرفتند که از صبح به شهمیرزاد بریم . ساعت 7 صبح کوثرجونم را از خواب بیدار کردیم و بعد از اینکه همه خونه باباجون جمع شدیم به سمت شهمیرزاد حرکت کردیم . هوای خیلی خوبی بود و به بچه ها خیلی خوش گذشت و حسابی بازی کردند . عسلم هم با نوه خاله باباجون که اسمش مریم رفیق شدی و کلی با هم بازی کردید .شب هم به پارک شقایق رفتیم      ...
19 خرداد 1393

نقاشی

به مناسبت سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر در فرهنگسرای کومش سمنان مسابقه نقاشی باشکوهی برگزار شد . کوثرجونم هم از صبح روزی که قرار بود بریم خیلی خوشحال بود و دائم از من میپرسید که کی میریم . خیلی از بچه های فامیل هم اونجا بودند و بهشون خیلی خوش گذشت مخصوصاً به عسل من که عشق نقاشی داره خیلی خوش گذشت .   ...
19 خرداد 1393

مکه

نوروز امسال باباحاجی و مامانی به همراه خاله و دایی مجتبی و خانواده هاشون عازم سفر حج شدند . خدا را شکر  ا     انشاالله حجشون مورد قبول خدای بزرگ قرار بگیره و زیارت خانه خدا و مدینه منوره قسمت همه آرزومندها بشه این هم عکسهای مربوط به برگشتشون در سالن پذیرایی   ...
19 خرداد 1393

نوروز 93

  نوروز 93 هم فرا رسید امسال چهارمین بهار زندگی دختر قشنگمه . انشاالله زندگیت همیشه پر از طراوت و سرسبزی و بهاری باشه دردونه من این هفت سینی که دسته دختر گلمه را با کمک خودش درست کردم. عسلم امسال خیلی دوست داره که یه هفت سین کوچیک واسه خودش داشته باشه ...
31 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنده بهشت می باشد