كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

پرنده بهشت

بلبل بابا

الهی قربون اون زبون شیرینت برم که برای بابا و مامان حرف میزنی . از یک سالگی گل من صحبت کردنو شروع کرد اونم با چه شیرین زبونی . البته قبلش کلماتی مثل مامان , بابا , دد , عزیز گفتی.   اینم کلماتی که تا حالا گفتی : آدود= قاشق اُدو= خودکار حموم=حمام اله=خاله // وقتی خاله را صدا کردی خاله کلی ذوق کرد و بوست کرد. شوار = شلوار مماق= دماق سدی= سبزی و پیاز //تو عاشق پیاز و سبزی هستی . وقتی سر سفره پیاز و سبزی باشه فقط همینو میخوری. دو= دوغ //از پنج شش ماهگی علاقه زیادی به دوغ داشتی و با علاقه تموم میخوری. دوتور = کنترل تلویزیون الی= الو عبو= عمو صن= صندلی نیش= بشین ادون - هن = موتور و ماشین &...
10 آبان 1390

خونه جدید

چند روز قبل عید فطر خونمونو تحویل گرفتیم . باباعلی با کمک دایی مصطفی و عمو محمدرضا خونه را رنگ زدند و روز عید فطر هم شروع کردیم به اسباب کشی . باباجون و باباحاجی و مامانی ها هم برای کمک اومدند . دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدند.   با کمک همدیگه خونمونو چیدیم . اتاق دختر گلمونو با کمک مامانی ها چیدیم و بابا هم تزئینش کرد . حالا دیگه کوثرجون یه اتاق خوشکل واسه خودش داره .     ...
20 مهر 1390

معذرت

از اینکه چند وقتی نتونستم به وبلاگت سربزنم و به روزش کنم معذرت میخوام آخه درگیر کارهای خونه و اسباب کشی بودیم . خدا راشکر ما هم صاحب یه خونه خوشکل شدیم . حالا ادامه میدیم... ...
20 مهر 1390

آش دندونی

قربون دختر گلم برم با اون دندون خوشگلش روز دوشنبه 24 مرداد که شب ولادت امام حسن مجتبی (ع) بود برات آش دندونی گذاشتیم . مهمون برات دعوت کردم و بعدش من و تو و باباعلی آش دندونیتو برای فامیلها بردیم .   ...
28 مرداد 1390

اولین دندون

  رنگین کمون زندگیم        مثل مداد رنگی        رنگای اون سبز و سفید سفیدی مداد اون        به رنگ نیش دندونه        وقتی که اون در بیادش قشنگ ترین دندونه        دختر من امروز داره       یه نیش دندون قشنگ خدای خوب و مهربون    دندونای دختر من       باشه همه اش بدون درد       اولین دندون خوشگل دختر گل مامان و بابا توی 13 ماهگی دراومد . درست روز 15 مرداد     ...
21 مرداد 1390

روز تولد پرنده كوچولوي بهشت بابا و مامان

و تو آمدی و تو آمدی  و  خانه را پر از شور کردی و تو آمدی  و آسمان رنگ دیگری گرفت و تو آمدی  و عشق معنا یافت و تو آمدی  در یک روز زيباي تابستاني در سرزمینی بهشتی پا روی زمین گذاشتی بی صدا و آرام تو هدیه الهی خانه کوچک مائي تو مهمان بهشتی خانه مائی از طرف باباعلي     خدا را هزارن بار شکر میگویم که دامنم از وجود گلی زیبا سبز است و خداوند من را لایق نام مادر دانسته دخترم با امدن تو مادر بودن را فهمیدم ... بهشت را نمیخواهم که حس مادرانه خود بهشت بی انتهایی ست ... نازنینم دست در دستانم بگذار ...
15 تير 1390

شمارش معكوس

١ فقط 1 روز مونده تا تولد كوثرجونمون     يادش به خير پارسال اين موقع دكترم به من گفت كه يك هفته ديگه كوچولوت به دنيا مياد و من ناراحت از اينكه بايد يك هفته ديگه هم صبر كنم تا گلمو ببينم . ولي خواست خدا چيز ديگه اي بود... ...
14 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنده بهشت می باشد