خونه جدید
چند روز قبل عید فطر خونمونو تحویل گرفتیم . باباعلی با کمک دایی مصطفی و عمو محمدرضا خونه را رنگ زدند و روز عید فطر هم شروع کردیم به اسباب کشی . باباجون و باباحاجی و مامانی ها هم برای کمک اومدند . دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدند.
با کمک همدیگه خونمونو چیدیم . اتاق دختر گلمونو با کمک مامانی ها چیدیم و بابا هم تزئینش کرد . حالا دیگه کوثرجون یه اتاق خوشکل واسه خودش داره .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی