پنجمین سالگرد ازدواج بابا و مامان
25تیرماه 92
پنجمین سالگرد ازدواج بابا و مامان
هرروز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم میبینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد
سالروز آغاز با هم بودمان مبارک
عزیزم آهنگ صدایت زیبا ترین ترانه زندگیم
نفس هایت تنها بهانه نفس کشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم است
پس با من بمان تا زنده بمانم
همسر عزیزم
با قلبی سرشار از شادی و شور خوشبوترین و لطیف ترین گلهای هستی را
همراه با خوش آهنگترین ترانه گیتی
به مناسبت پنجمین سالروز ازدواجمان تقدیم می کنم
دوستت دارم
آنکه قصد خوشبختی دارد
در را میکوبد و فقط آنکه عشق میورزد در را باز خواهد دید
از صمیم قلب برایت آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم
قطار زندگی مشترکمان در کنار پرنده کوچولوی بهشت بزرگمون همیشه به روی ریلهای خوشبختی حرکت کند
سالگرد یکی شدنمان مبارک
عشق را با تو تجربه کردم، امید به زندگی را در تو آموختم ، محبت را در قلب تو یافتم
با هر تپش قلبم میگویم دوستت دارم و چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست
دختر گلم هم من و بابا را بوس کرد و گفت تولدت مبارک .الهی قربونت برم . انشاالله تو را عروس کنم عزیزم.
بابا علی هم به مناسبت پنجمین سالگرد ازدواجمون پنج شاخه گل پرنده بهشت ( استرلزیا ) , گل مورد علاقه من و البته گل مهریه من را برام گرفت که خیلی خوشحال شدم و خیلی خیلی ازش ممنونم . شب هم ما را بیرون مهمون کرد .