شب یلدا
دختر گلم شب اول ماه دی که بلندترین شب ساله را میگویند شب یلدا .
در این شب همه دور هم جمع میشوند و کلی برنامه های جالب دارند .امسال شب یلدا مصادف با شب ولادت آقا موسی بن جعفر (ع) هم بود.
ما هم در این شب خونه باباجون حسن جمع شدیم . خاله ایران و خانواده شون و باباجون جواد و مامانجون ربابه هم اومدند . خلاصه دور هم کلی گفتیم و خندیدیم . خیلی بهمون خوش گذشت . مامانی هم شام هویج پلو و خورشت بادمجان درست کرده بود و واسه بعد شام هم کلی تنقلات تدارک دیده بود . دستشون درد نکنه .
باباعلی هم کتاب ضرب المثلهای سمنانی را برامون خوند که خیلی برای همه جالب بود و مطالب جدیدی یاد گرفتیم .
البته باباجون جواد و باباجون حسن و عمو علی هم کلمات سمنانی به مایاد دادند.
ما یه برنامه قشنگ دیگه هم داریم و اینه که هر سال فردا شب یا شب قبل شب یلدا هم باباحاجی عبدالمحمد و مامانی زهرا ما را دعوت میکنند خونشون تا یه شب یلدا هم اونجا داشته باشیم . یعنی باباحاجی شون و خاله مژگانشون و دایی مجتبی شون و ما . خیلی بهمون خوش گذشت و شما و حسناجون کلی با هم بازی کردید و حسابی از تنقلاتی که مامانی زهرا زحمتش را کشیده بود خوردیم . دستشون درد نکنه .
انشاالله سالیان سال پدر و مادرهای مهربونمون کنارمون باشند و هر سال این دو شب را در کنار اونها و بقیه خانواده خوش باشیم . خدا به همشون عمر با عزت بده .