کوثرجون در حرم امام رضا(ع)
 
 
اي غريب الغربا (ع) با ما به صفا آمده‏ايم! 
به ملاقات شه ملک ولا آمده‏ايم‏ 

درگهي از جبروت است بر اين خطه‏ي طوس‏ 
ما بدينجا به دعا و به ثنا آمده‏ايم‏ 

آنچه کردي تو عطا بوده ز لطف و کرمت‏ 
جمله بيمار کنون بهر شفا آمده‏ايم‏ 

از تمنا به رضا مهر خدا ظاهر گشت‏ 
زين سبب ما به ولا سوي رضا (ع) آمده‏ايم‏ 

مدعي را بکن آگه که کرامت جاري است‏ 
به کرامتگه او همچو گدا آمده‏ايم‏ 

اين مکان گشته به هر کون و مکان بي‏همتا 
که در اينجا به دو صد شور و نوا آمده‏ايم‏ 

قدسيان هر طرفش دايره بستند به عشق‏ 
تا ببينند به درگاه رضا (ع) آمده‏ايم‏ 

ايزدي عشق رضا عشق الهي است به دل‏ 
با دلت گو که به ديدار خدا آمده‏ايم‏ 
 
 
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
دختر گلم برای دومین بار قسمتت شد که به زیارت امام رضا بری. من و باباعلی و کوثرجون فردای عید فطر با قطار به مشهد مقدس رفتیم . اولش که سوار قطار شدیم کمی بیقرار بودی و دائمی میگفتی بریم پیش مامانی زهرا و باباحاجی که برای بدرقه مون اومده بودند ولی یه کم که گذشت اروم شدی و شروع به بازی با من و بابا کردی خدا را شکر زیارت خیلی خوبی بود و به هر سه تامون خیلی خوش گذشت. دائم میگفتی بریم امام رضا وقتی هم که وارد حرم شدیم کفتی امام رضا سلام.
سر نماز جماعتها هم که با شیرین زبونیهات کلی از زائرها را شیفته خودت کرده بودی . با چادری هم که سرت کردم خیلی خانوم شدی . کلی دعا کردی و نماز خوندی هروقت هم که من دعا میکردم ساکت مینشستی و گوش میدادی . انشاءالله دعاهامون با خیر و صلاح خوب خدا برامون مستجاب بشه و مطمئنم که امام رضا این دستهای کوچولو را خالی برنمیگردونه و برای کسایی که از ما التماس دعا داشتند هم دعا کردیم.اغلب برای زیارت حرم همراه بابا میرفتی .
 
کوثرجون و دعا خواندن و البته پسته خوردن
 
از همه بیشتر از پله ها و البته پله برقی خوشت اومده بود و دستمو میگرفتی و میخواستی خودت از پله ها پایین بیای . چون از اینجا بهت گفته بودیم که امام رضا کبوتر داره اونجا سراغ کبوترها را گرفتی و بابا ما رابرای دیدن کبوترها هم برد.اصلا دوست نداشتی که به هتل برگردیم و دائم میگفتی بریم امام رضا . البته داخل رستوران چون بچه های دیگه هم بودند را دوست داشتی.
روز آخر هم جلوی حوض یکی از صحنها کلی اب بازی کردی و نمیخواستی که برگردیم موقع برگشتن هم به من گفتی میریم امام رضا منم گفتم دیگه داریم برمیگردیم ولی با امام رضا خداحافظی نمیکنیم و ازشون میخواهیم که انشاءالله به زودی زود ما را بطلبند .
 
 
 کوثرچون و اب بازی