اولين دد گفتن
اوايل بهمن ماه يه شب كه ما خونه ماماني زهراشون رفته بوديم تو رو گذاشتيم توي روروك و تو فوراً حركت كردي و گفتي دد. انگار ميخواستي با زبون خودت به ما بگي كه داري ميري دردر.تو با اين كارت يه لحظه قشنگ ديگرو توي دفتر خاطراتت ثبت كردي.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی