اولین برف بازی کوثرجون
جمعه صبح که از خواب بلند شدیم باباعلی گفت امروز بریم برف بازی و من هم بعد از خوردن صبحانه سریع حاضرت کردم و رفتیم . اولش از اینکه توی برفها راه بری یه کم ترسیدی ولی بعد دست باباعلی را گرفتی و توی برفها راه رفتی
هوا خیلی سرد بود ولی خیلی به ما خوش گذشت و برف بازی کر دیم
موقع برگشتن هم تو ماشین نشستیم و هر سه تایی یه چایی داغ خوردیم و حسابی گرم شدیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی