كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

پرنده بهشت

دعای عرفه

1390/8/17 8:15
نویسنده : مامان و بابا
289 بازدید
اشتراک گذاری

صبح روز یکشنبه باباعلی زنگ زد و گفت امروز دعا میریم یا نه . من خیلی دوست داشتم برم ولی میترسیدم تو بند نشی و بخوای تو مسجد راه بری. خلاصه تصمیم گرفتیم بریم . نزدیک ساعت 2 بود که حاضر شدیم و بابا اومد و با هم رفتیم به مسجد ولیعصر.

خدا را شکر دختر خیلی خوبی بودی و مامانو اذیت نکردی . البته یک ساعتی هم راحت خوابیدی . موقعی هم که بیدار شدی یه کتاب و تسبیح دستت بود و صلوات میفرستادی و میگفتی : الله صلا

بعد از دعا هم رفتی مردونه و کلی واسه خودت قدم زدی و هرچی بابا بهت گفت برو پیش مامان گفتی نه تا بالاخره باباحاجی تو را آورد پیشم .

قربون دختر نازم بشم . دیگه واسه خودش خانمی شده .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنده بهشت می باشد