تولد 5سالگی کوثرجون
دختر نازم امسال روز تولد شما مصادف با شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) بود برای همین یک شب قبل ما شما را شام ببرون بردیم و جشن خانوادگی گرفتیم و کیک کوچیکی هم برات درست کردیم و خلاصه کلی بهمون خوش گذشت .
داداشی بادکنک خیلی دوست داره اونو برداشت و به هیچ کس نداد
بعد از تمام شدن ماه مبارک رمضان و سفر مشهد چند روز بعد برات جشن تولد گرفتیم و دوستهاتو دعوت کردیم . البته با حضور افتخاری مامانیها , خاله و فاطمه جون
جشن خیلی قشنگی شد و بهمون خیلی خوش گذشت دوستهای خوبت خیلی به ما لطف کردند و جشن تولد 5سالگیت را برات به یادموندنی کردند .
همشون زحمت کشیدند و هدایای قشنگی برات آوردند .
من و باباعلی هم برات یه النگو گرفتیم . از طرف داداشی هم یک دست لباس و یک جعبه موزیکال گرفتیم .
پذیرایی از مهمونها با تم توت فرنگی
دوستهای گلت در حال خوردن پفیلا و پفک هندی به ترتیب از سمت راست :
محیا , ریحانه , سارینا , سنا , حسنا , حسین آقا و ستایش و البته داداش یاسین که تو هیچ عکسی نایستاد و دائم میخواست به وسایل دست بزنه
انشاالله خدای بزرگ نگهدار شما گلهای قشنگ باغ زندگی پدر و مادرها باشه