سفر به مشهد مقدس
ماه قبل یعنی جمعه 12 مهرماه منو و کوثرجون و بابا علی به همراه باباحاجی عبدالمحمد و مامانی به مشهد مقدس رفتیم . خدا را شکر به همه مون خیلی خوش گذشت مخصوصاً به کوثرجونم که با وجود باباحاجی و مامانی کلی از این سفر لذت برد .
خدایا بزرگیتو شکر .
تو این سفر تو عاشق چادر و روسری سرکردن بودی و از این کار خیلی خوشت اومد
قربونت برم که انقدر با چادر ماه تر میشی .
البته این سفر ما مصادف با شب اول ذی الحجه نیز بود که در حرم برنامه های جالبی نیز برگزار شد که از این برنامه ها هم بهره بردیم .
یا امام رضا قربونت برم که همیشه حرمت پر از عاشقان و شیفتگانت است . موقع نماز شکوه خاصی تمام صحنها را فراگفته است .واقعاً خوش به سعادت زائرهای واقعی که عاشقانه به زیارتت می آیند و شما هم دست خالی بر نمیگردونی شون. خوش به حال کبوترهای حرمت . آزاد و رها از صحنی به صحن دیگر پرواز می کنند و به عاشقات نگاه می کنند . خدایا شکرت
خدای بزرگ شکرت که یه بار دیگه زیارت حرم امام رضا را قسمتمون کردی
امام رضا ازت ممنونم که اینبار با کوثرجون و باباعلی و پدر و مادرم زیارت حرمتو قسمتم کردی .